پارادوکس مهدی طارمی با مچبند مشکی
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۱۱۲۷۱۷
روزنامه شرق نوشت: مهدی طارمی ستاره ایرانی باشگاه پورتو روزهای عجیبی را سپری میکند. او اگرچه هنوز از لحاظ فنی، نمایش قابلقبولی در ترکیب پورتو و تیم ملی ایران دارد، ولی در فضای مجازی بهشدت مورد قضاوت قرار گرفته است. دلیل چنین قضاوتهایی، واکنشهای او نسبت به اعتراضات است. عدهای معتقدند مهدی طارمی از اعتراضات مردمی حمایت کرده و عده دیگری که دست بر قضا تعدادشان بیشتر است، اعتقاد دارند که او هم مثل بسیاری از ستارههای ملیپوش ایران، نسبت به مرگ مهسا امینی بیتفاوت بوده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خود طارمی هم شاید تا ۲۴ ساعت قبل به این دوگانگی دامن زده بود، ولی حالا که رویکردش را بهصورت روشن نشان داده، بازهم نتوانسته از قضاوتهای گاه و بیگاه در امان بماند. برای شروع پارادوکسی که مهدی طارمی در آن گیر آمده باید به ۲۶ شهریور برگشت؛ درست در همان روزی که خبر تلخ درگذشت مهسا امینی، خاطر مردم را مکدر کرده بود. پورتو، پیش از شروع بازیهای فیفا به مصاف استوریل رفت. در آن بازی که مهدی طارمی دوباره شب درخشانی را داشت و با تکگلش پورتو را به سه امتیاز بازی رساند، طارمی با نواری مشکی روی مچ دست، وارد زمین مسابقه شد. فردای آن روز، چندین رسانه مختلف، حرکت مهدی طارمی را گرامیداشت یاد مهسا امینی توصیف کردند، ولی عدهای دیگر، این موضوع را به اربعین حسینی مرتبط کردند و خبر دادند که بازیکن تیم ملی ایران حمایت خاصی از این جریان نداشته است.
این شایعه هرچه بود در همان روزهای اولیه در حد گمانهزنی باقی ماند، ولی شروع بازیهای ایران در فیفادی، آنهم در روزهایی که حساسیت مردمی نسبت به فوت مهسا امینی گسترش پیدا کرده بود، باعث شد مهدی طارمی روزهای سختتری را تجربه کند. ایران قرار بود در نخستین دیدار به مصاف اروگوئه برود و بسیاری منتظر واکنش بازیکنان تیم ملی بودند. با وجود این، نشانهای مبنی بر حمایت بازیکنان تیم ملی از اعتراضات مردمی و البته فوت مهسا امینی دیده نشد.
اتفاق بحثبرانگیز برای مهدی طارمی اینکه او بعد از ورودش به زمین مسابقه، تکگل ایران برابر اروگوئه را هم به ثمر رساند و این گل را با سایر بازیکنان ملیپوش جشن گرفت. آنجا بود که بخشی از شایعات بهوجودآمده درباره مهدی طارمی از بین رفت. عدهای از کاربران فضای مجازی به او تاختند که چرا در چنین روزهای حساسی، احترامها را نگه نداشته و خوشحالی پس از گل انجام داده است.
اگرچه بازیکنان تیم ملی ایران از جمله همین مهدی طارمی، فردای پیروزی برابر اروگوئه، پروفایلهای اینستاگرامشان را مشکی کردند، ولی شایعه شد که دو بازیکن که باز هم اسم مهدی طارمی در آن میان دیده میشد، آن تصاویر مشکی را برداشته و عکس خودشان را مجددا بارگذاری کردهاند.
شایعات درباره بینالمللیترین چهره فوتبال ایران در روزهای بعد هم ادامه داشت؛ بهویژه اینکه شایعه شد او از دست سردار آزمون که استوری حمایتی گذاشته و از اعتراضات مردمی در ایران دفاع کرده، حسابی شاکی شده و با دیگر مهاجم تیم ملی ایران قهر کرده است. از آن ماجرا اینطور برداشت شده بود که ناراحتی طارمی از سردار آزمون به این دلیل بوده که او نظم حاکم در تیم ملی را به هم زده است. همان روزها بود که یکی، دو بازیکن تیم ملی بهطور رسمی اعلام کردند دلیل سکوتشان در این بازه زمانی به قوانین حاکم بر تیم ملی ایران برمیگشته وگرنه آنها همواره از مردم ایران حمایت کردهاند.
در بازی دوم ایران برابر سنگال، ولی تا حدودی سناریو تغییر کرد. این بار در اقدامی هماهنگ تمامی اعضای تیم ملی فوتبال ایران با پوشیدن گرمکن مشکی، پیش از شروع مسابقه همدردیشان با فوت مهسا امینی را نشان دادند. مهدی طارمی که برخلاف دیدار نخست ایران، این بار در ترکیب اصلی قرار گرفته بود، یکی از همین بازیکنان بود. بااینحال، پخشنشدن این اقدام هماهنگ بازیکنان تیم ملی از تلویزیون، رفتار آنها را خیلی پررنگ جلوه نداد.
دیگر موضوعی که باعث شد دوباره مهدی طارمی زیر ذرهبین برود و مورد انتقاد قرار بگیرد، مربوط به زمانی بود که قرار شد از زمین مسابقه تعویض شود و جایش را به سردار آزمون دهد. او بدون اینکه با سردار دست دهد، از زمین بیرون رفت تا مشخص شود دستکم بهصورت مقطعی هم که شده از دست سردار آزمون ناراحت است. سردار، ولی فشار انتقادات به مهدی طارمی را بیشتر کرد. او وقتی دروازه سنگال را گشود، برخلاف رفتار مهدی طارمی در دیدار برابر اروگوئه، خوشحالی نکرد تا از این طریق، همدردیاش با فوت مهسا امینی را نشان دهد. این درحالی بود که آزمون روز قبل از مسابقه هم استوریای انتقادی گذاشت و سپس آن را پاک کرد. همان تکگل و رفتار سردار آزمون کافی بود تا تعدادی کاربران فضای مجازی، عرصه را به مهدی طارمی تنگتر کنند.
بااینحال، بعد از اتمام بازیهای تیم ملی در فیفادی، بازیکنان دوباره به اردوی تیمهای باشگاهی رفتند و اتفاقا هر دو ستاره تیم ملی ایران یعنی سردار آزمون و مهدی طارمی، روز جمعه برای تیمهای باشگاهیشان به میدان رفتند. سردار در روزی که لورکوزن اصلا شرایط مساعدی نداشت، به عنوان بازیکن ذخیره از روی نیمکت بلند شد و در آلیانس آرنا به میدان رفت. زمانی که او میخواست وارد زمین شود، هواداران بایرنمونیخ بهشدت بازیکن تیم ملی ایران را مورد تشویق قرار دادند. دلیل این امر هم مشخص بود.
در سوی دیگر، مهدی طارمی هم در ترکیب اصلی تیمش برابر براگا در حساسترین بازی لیگ پرتغال به میدان رفت و اتفاقا بار دیگر نمایش قابلقبولی داشت. مهدی پایهگذار گلهای پورتو بود و در یک صحنه هم پاس گل زیبایی به همتیمیهایش داد. موضوع خبرسازتر، ولی دوباره مربوط به همان نوار مشکیرنگی بود که در دیدار برابر براگا به مچ دستش بسته بود. اینبار مشخصا، مهدی میخواست با مردم ایران یا حداقل با مرگ مهسا امینی ابراز همدردی کند. او حتی زمان گلزنی تیمش هم خوشحالی نکرد تا نشان دهد انتقادات در فضای مجازی رویش اثر گذاشته است. از این موارد گذشته، او بعد از دیدار پورتو با براگا، در گفتگو با رسانهها بهطور رسمی اعلام کرد به دلیل همدردی با مردم ایران خوشحالی نکرده است. «من هم خوشحالم و هم غمگین. برای پورتو خوشحالم، چون ما بازی را بردیم. اما با توجه به اتفاقاتی که در ایران میگذرد، نتوانستم گلها را جشن بگیرم. به احترام مردمم نتوانستم این کار را انجام دهم. من هم به خاطر آنها اینجا هستم».
مهدی اگرچه بهطور واضحی عنوان کرده که به احترام مردم ایران خوشحالی نکرده، ولی همچنان در فضای مجازی از سوی کاربران مورد نقد قرار گرفته است. آنها با یادآوری گل او به اروگوئه و خوشحالی پس از گلش، این پرسش را مطرح کردهاند که چطور در آن زمان خوشحالی کرده، ولی حالا به این نتیجه رسیده که نباید خوشحال باشد. قطعا چنین قضاوتی به سختشدن روزهای یکی از بهترین و آمادهترین بازیکنان تیم ملی ایران درست در آستانه برگزاری جام جهانی دامن زده و حتی ممکن است در ادامه مسیر از لحاظ روحی هم این بازیکن بوشهری را تحت تأثیر قرار دهد. شاید مهدی طارمی با پارادوکسی که اخیرا نشان داده یکی از مهمترین چالشهای زندگیاش را در روزها و هفتههای آتی تجربه کند.
منبع: فرارو
کلیدواژه: مهدی طارمی تیم ملی فوتبال ایران مهسا امینی بازیکنان تیم ملی فوت مهسا امینی تیم ملی ایران سردار آزمون فضای مجازی مهدی طارمی مردم ایران روز ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۱۱۲۷۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
محمد مهاجری: آقای نصیری! انتقادهایتان روی چشم؛ اما شاهزاده شویی چرا؟
به گزارش جماران؛ محمد مهاجری فعال سیاسی اصولگرا در کانال تلگرامی خود نوشت:
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا
آقای نصیری عزیز سلام!
به خودتان هم گفته ام که شما را به ویژگیهای مثبتی چون راستگویی، اندیشه ورزی، حسن خلق و دیانت میشناسم. و اگر اینها نبود، چه نیازکه همین چندسطر را هم بنویسم.
در این یکی دو روز مطالبی گفتهاید که برخی از آنها تکرار گذشته است. با خیلی از نقدهای شما همراهم و البته در مواردی ضمن قبول اصل انتقاد، زبان و لحنی را که بهره می گیرید نه تنها موثر و سودمند نمی دانم که گاه نتیجه عکس می دهد.
دیروز عبارتی بکار بردید که مضمون آن، تجمیع همه مخالفان - و به زعم شما براندازان- است و از کلید واژه "تاجزاده و شاهزاده" سخن گفتید. خیلی ها قند توی دلشان آب شد که مهدی نصیری ، رفت به همانجایی که می خواستیم یعنی "آخر خط". هم مدعیان افراطی انقلابیگری خوششان آمد و هم اپوزیسیون خارج از کشور.
من، اما دلم گرفت . آخر، مهدی نصیری را با شاهزاده چکار؟ آنچه امروز از شاهزاده بروز و ظهور دارد واقعا چیزی جز تعفن سیاسی و فرهنگی و اخلاقی است؟ آنها کجای سیاست ایستاده اند و کدام جایگاه را در بین ایرانیان دارند؟ و تا حالا برای ایران چه کردهاند؟ در کدام غصه پشت مردم ما بوده اند؟ و...
بدتر اینکه چه شده که شاهزاده را همسنگ تاج زاده و دیگران می دانید؟ صنمی با مصطفی تاجزاده ندارم، اما یک موی گندیده تاجزاده به همه هیکل شاهزاده کثیفی که وطن فروشی کمترین جرمش است و همه حامیانش شرف دارد. با برخوردهایی که با برخی چهره های سیاسی منتقد و حتی مخالف در داخل ایران شده بشدت مخالفم ، اما اینها چه دخلی دارند به آن شاهزاده بدنام بدکار؟
بعید می دانم شما این قماش آدمها را نشناسید اما اگر نشناختهاید، امیدوارم در مدتی که در کانادا به سر میبرید آنها را محک بزنید. بروید در جمع براندازان سلطنتطلب یا بازماندگان گروهکهای تروریستی و ببینید با شما چه رفتاری خواهند داشت؟ تصورتان این است که شما را روی سرشان میگذارند و حلوا حلوا میکنند؟ یقین کنید بهترین حرفی که به شما خواهند زد این است که نفوذی جمهوی اسلامی هستید .
آقای نصیری عزیز! براندازی راه سنگلاخی است که خون بیگناهان فراوانی را در خود فرو میبرد. اصلا راه نیست، بیراهه است و در پس آن هیچ چیز اصلاح نمی.شود. اما با این همه اگر میخواهید برانداز! هم باشید، خودتان این کار را بکنید. چرا قاطی سلطنتطلبان و شاهزاده میشوید؟ و ننگ همگروهی بودن با آنها را بر خود هموار میکنید؟
ایران مال همه ماست و اگر چه امروز دولت و مجلس و برخی دستگاههایش پراشتباهاند، به خود ما مربوط است و هیچ ربطی به شاهزاده ندارد. رژیمی که همین شاهزاده متعلق به اوست، خیلی علیهالسلام بود؟ و فکر میکنید اگر همین الان قدرت دستشان باشد به مخالفانشان رحم میکنند؟ اساسا آنها چه دلبستگی به این آب و خاک دارند که بخواهند برایش از خود بگذرند؟
برگردید آقای نصیری! منظورم برگشتن به تهران و قم نیست.این حق شماست که هر جای عالم میخواهید زندگی کنید. عدهای خوشحال میشوند که شما در مغرب زمین بمانید و به قول آنها تمام شوید. گروهی میگویند شما پلهای پشت سرتان را خراب کرده اید و بر نمیگردید. من، اما پیش بینیام این نیست.
با این حال در اینجا حرفم بر سر آمدن یا نیامدن به ایران نیست. میخواهم بگویم از این راه برگردید و قبول کنید که اصلاح کشور باید توسط همین ایرانیهایی که روی نقشه ایران زندگی می کنند صورت گیرد. میدانم کسانی و جریاناتی هستند که نفس کشیدن در عالم سیاست را سخت کردهاند؛ پایشان را روی گلوی معیشت مردم گذاشتهاند؛ امید جوانها را به یاس تبدیل کردهاند و هزارتا چیز دیگر. اما راه مبارزه با اینها ، همراه شدن با شاهزاده نیست. بسیاری از کسانی که در سالهای اخیر هزینههای بسیار سنگینتر از شما داده اند، راه شما را نمی پسندند.
آقا مهدی عزیز! میدانم که میدانید برادرانه دوستتان دارم. دلسوزیتان برای مملکت را هم دوست دارم. به همین دلیل اصلا نمیخواهم که نباشید. قلم شما و فکر شما نیاز امروز این آب و خاک است. نقدهای شما آرامبخش دل خیلیهاست. هرچه دل تنگتان میخواهد بگویید اما برادر عزیزم، شاهزاده را نشویید!